توي atelier culinaire اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه تمام سعي ام اينه مطالبم كوتاه بشه تا خوندنش زمان نبره و همين طور همه ی كتاب را لو نده توی آرشیو اگه به مهر 87 رجوع کنید می تونید فهرست کتاب ها را داشته باشید - خواهش می کنم پیام تبادل لینک نذارید بهش حساسم اگه دوست دارید لینکم کنید منم وبلاگ هایی که دوست دارم رو لینک می کنم صفحه نخست پروفایل مدیر وبلاگ پست الکترونیک آرشیو وبلاگ عناوین مطالب وبلاگ نوشته های پیشین آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهریور 1392 مرداد 1392 تیر 1392 خرداد 1392 اردیبهشت 1392 فروردین 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهریور 1391 مرداد 1391 تیر 1391 خرداد 1391 اردیبهشت 1391 فروردین 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390 شهریور 1390 مرداد 1390 تیر 1390 خرداد 1390 اردیبهشت 1390 فروردین 1390 اسفند 1389 بهمن 1389 دی 1389 آرشيو پیوندها فهرست وبلاگ قصه های من و کتابام نغمه های شاعری یار مهربان شاعران سوخته كتاب هايي كه مي خوانيم اسحاقي بچگيهاي atelier culinaire ديبا و پرند سرزمين كتاب تاریخ از یاد رفته ... پنهان شازده كوچولو خاموش همچون مردگان تئاتر اصفهان لذت متن كرم كتاب ارغنون ميله بدون پرچم یک فنجان کتاب گرم خريد كتاب ناياب دکتر خوش خوان باشگاه کتاب افست کافه کتاب ترمه دانلود کتاب های صوتی کافی کتاب گروه اصفهان شناسی زنده رود فروشگاه اینترنتی کتاب آدینه بوک
شخصیت اصلی کتاب زنی میان سال به اسم آلیس است . کتاب مجموعه ای از چند داستان هست داستان هایی در مورد مرگ دوستان و اقوام آلیس . کسانی که در لحظات مرگ آلیس به دیدنشان می رود احساسات آلیس و احساسات آن افراد .
میشا : دوست پسر سابق آلیس که حالا ازدواج atelier culinaire کرده و داره می میره کنراد : دوست قدیمی و پیر آلیس که وقتی آلیس به دیدنش می رود رو به احتضار است ریشارد : همسر دوست آلیس مردی که ذره ذره آب می شود مالته : عموی آلیس که سال ها پیش مرده ولی یادش همیشه همراه آلیس است رایموند : همسر آلیس
خیلی دوست داشتم به نظرم ایده این کتاب فوق العاده بود خیلی چیز بکر و جدیدی بود داستانی در مورد مرگ به همین سادگی تجربیاتی که توی زندگی از سر می گذرونیم با دیدن مرگ اطرافیانمان احساساتمون .... خیلی خوب هم نوشته شده اون حس سردرگمی و تلخی و تنهایی را زیبا و بدون اغراق نشون می ده . دوسش داشتم
Powered By BLOGFA.COM
No comments:
Post a Comment